|
«کار کثیف» ساخته خسرو معصومی
- «کار کثیف» ساخته خسرو معصومی
887736
31 تیر 1398 - 09:122184 بازدید
برترینها:
مشخصات فیلم:
نویسنده و کارگردان: خسرو معصومی
بازیگران: پدرام شریفی، الهام نامی، لوون هفتوان، شاهرخ فروتنیان
موسیقی: پیمان یزدانیان
تدوین: حسین زندباف
مدیر فیلمبرداری: نادر معصومی
خلاصه داستان: فیلم درباره جوانی است که به دلیل شرایط بد اقتصادی درسش را نیمهکاره رها کرده. او در حالی که زن و بچه دارد فشار فقر و بیکاری بر زندگی آنها سایه انداخته است و همین موضوع باعث میشود به فروش مشروبات الکلی روی بیاورد که خودش هم از آن به عنوان یک کار کثیف یاد میکند. ماجرا زمانی پیچیده میشود که در یکی مهمانی عروسی بدون اینکه بداند مشروبات تقلبی عرضه میکند و مشکلات بسیاری برای او پیش میآید که باعث میشود او تصمیم به مهاجرت از ایران بگیرد.
کارگردان درباره فیلمی که ساخته چه میگوید:
مطرحترین ساخته خسرو معصومی را شاید بتوان فیلم «پر پرواز» با بازی شادمهر عقیلی، مرجان شیر محمدی و زیبا بروفه دانست که با درونمایه مهارجرت یک خواننده و موزیسین ایرانی در سال 1379 اکران و تبدیل به یکی از پرفروشترین فیلمهای آن سالها شد. فیلمی که به نوعی زندگینامه خود شادمهر عقیلی در ایران محسوب میشد و کمی بعد نیز او همانند کاراکترش در فیلم، اقدام به مهاجرت کرد. خسرو معصومی بعد از تولید فیلم «کار کثیف» که این بار هم درونمایه مهاجرت را (البته ابن بار با دلایل اقتصادی) مد نظر قرار داده است میگوید:
"خرید و فروش مشروبات الکلی برای تماشاچی که اولین بار است این موضوع را بعد از انقلاب در سینما میبیند جذاب است. جوانان بسیار زیادی بیکار هستند و دنبال کار میگردند. من دلسوز نظام هستم و میخواهم آن را نقد کنم تا مشکلات حل شود. من میتوانستم صد تا فیلم دیگر مانند «پر پرواز» بسازم، فیلمی که تهیه کننده آن با پول فروش آن توانست یک خانه بخرد. ولی ساخت این فیلمها کار من نیست. من فیلمساز اجتماعی هستم و کارم نقد است. وجدان اجتماعی من اجازه نمیدهد. (تکههایی از مصاحبه با سایت تسنیم)
حرفهای بازیگران:
پدرام شریفی: من روز اولی که برای صحبت در مورد نقش پیش آقای معصومی رفتم گفت که من خیلی کارگردان سختگیری هستم، آیا توانش را داری که با من کار کنی؟ این موضوع را میدانستم که آقای معصومی کارگردان سختگیری هستند، اما به قدری نقش را دوست داشتم که شوق خودم برای ایفای این نقش بیشتر از آقای معصومی بود. واقعا امیدوارم که نقشی که در «کار کثیف» داشتم دیده شود و دوست دارم که این نقش بتواند ارتباط خوبی با مخاطبان برقرار کند. من نهایت تلاشم را برای این نقش انجام دادم، پروسه طولانی و سختی را پشت سر گذاشتم و سعی کردم که از تجربیات قبلی که داشتم برای بهتر شدن نقش استفاده کنم و سعی کنم که بهترین باشم. (مصاحبه با فبلم نت نیوز)
الهام نامی: منتقدان نسبت به برخی از موضوعات مثل پایان بندی فیلم صحبتهایی داشتند؛ اما من پایان بندی فیلم را بسیار دوست دارم. به دلیل اینکه نه تنها نقش الهام به تکامل میرسید؛ بلکه حس بسیار خوبی را هم به تماشاگر میداد. در مورد نقش خودم نیز باید بگویم تا امروز همه افرادی که فیلم را دیده اند، از بازی من تعریف و نقش را باورپذیر توصیف کرده اند. من برای اولین بار کار کثیف را به همراه مردم در سینماها دیدم و از آن لذت بردم. تماشاگران هم با آن ارتباط برقرار کردند (مصاحبه با باشگاه خبرنگاران جوان).
حواشی فیلم:
وقتی فیلم در گیشه با استقبال بسیار سرد و غیر قابل انتظار تماشاگران روبرو شد، کارگردان و تعدادی از منتقدان با اتکا به درونمایه اجتماعی فیلم، مخاطبان را به جای دیدن کمدیهای سخیف روی پرده به دیدن «کار کثیف» توصیه کردند که این پیشنهاد نیز چندان مورد توجه تماشاگران سینماها قرار نگرفت و باعث شد خسرو معصومی درمصاحبهاش با خبرگزاری ایلنا دوباره به سراغ فیلم «پرپرواز» رفته و حرفهای تعجب برانگیزی را درباره بازیگری شادمهر عقیلی بیان کند: " استعداد بازیگری در او وجود داشت. البته اوایل که وارد هنر شد و به خصوص به دنیای بازیگری قدم گذاشت هیچ شناخت و دانشی از سینما نداشت و حتی جلوی دوربین نمیدانست چگونه باید راه برود، اما به مرور سینما را یاد گرفت، ولی در حوزه موسیقی و خوانندگی واقعا هنرمند بود و کاملا موسیقی را میشناخت".
این کارگردان در مصاحبه دیگری ضمن انتقاد شدید نسبت به فیلمهای کمدی حاضر در اکران سینماها گفت:" در دنیا ایران را با نفت نمیشناسند و با کیارستمی میشناسند! و همه باید دنباله روی او باشیم، اما امروز فیلمهایی ساخته میشوند که ساخته شدن و ساخته نشدن آن تاثیری ندارد. من از کنار سینمایی که زهرمار را نشان میدهد رد هم نمیشوم به نظرم آقای جواد رضویان فیلمساز نیست! رک میگویم، نباید به حوزه فیلمسازی بیاید. هرکسی که از سر راه آمد که نباید فیلم بسازد! "
چرا ممکن است فیلم را دوست نداشته باشیم؟
فیلم درست به سبک ملودرامهای درجه دو ترکی و هندی که مشابه آنها را در سریالهای شبکه ماهوارهای «جم» به وفور میتوان یافت، شخصیت اصلی خود را علیرغم تحصیلکرده بودنش، آنچنان ساده لوح و بی استعداد به تصویر میکشد که راهی به جز تلانبار کردن گرفتاری و مصیبت برای نشان دادن وضعیت او باقی نمیماند. پایانبندی نا امید کننده فیلم که سرنوشت کاراکترهای اصلی را به یک حادثه سهل انگارانه (که در هر جای دیگر دنیا و بدون زحمت ترکیه رفتن وحتی در ایدهآلترین شرایط زیستی نیز میتوانست برای هر خانوادهای اتفاق بیفتد) پیوند میزند، از آن دست رویکردهایی است که تمام دانش سینمایی کارگردان و ادعای اجتماعی بودن اثر تولیدی او را به زیر سوال میبرد.
جذابیتهای فیلم کدامند؟
لوون هفتوان با آن سیمای نامتعارفش در نقش فروشنده مشروبات الکلی درخشان است. اگر هم از مخاطبان پروپاقرص سریالهای ترکی شبکه جم هستید، «کار کثیف» تمام عناصرمورد علاقه شما را یکجا گردآوری کرده است: دیدن مناظر و خیابانهای ترکیه، مشروبات الکلی، پارتی و عروسی، دعوای زن و شوهر و... شاید برای عدهای نیز تاکید فیلمساز برای نشان دادن خارج شدن باد از معده یک کودک هم جالب توجه باشد.
نظر منتقدان موافق و مخالف:
احمد طالبی نژاد: واپسین ساخته خسرو معصومی آشکارا یک فیلم نوار ایرانی استّ. کار کثیف میکوشد به شیوه اغلب آثار این ژانر افشاگر فعالیتهای اقتصادی زیر زمینی باشد که نقش ویرانگری در نابودی زیر ساختهای اخلاقی اجتماعی و اقتصادی دارندکار کثیف همچون پول کثیف نشانه یک جامعه رو به نابودی است. در این آشفته بازار سینما که نسل جدید فیلمفارسیهای توهین آمیز پردههای سینماها را به اشغال خود در آورده اند مخاطبان جدی و فرهیحته سینما باید این فیلم را تنها نگذارند.
مازیار وکیلی: کار کثیف از آن ملودرامهای ضعیف و باری به هر جهت است که عصبانی هم نمیکند. آنقدر خنثی، بیخاصیت و کم اثر پیش میرود که در پایان سال آینده هیچکس یادش نماند چنین فیلمی اکران شده است. از آن فیلمهایی است که حتی زمان تماشا هم فراموش میشوند. نیازی نیست از سالن خارج شوی تا فیلم یادت برود. در همان سالن هم بعد از نیم ساعت فیلم را فراموش میکنی و گوشیات را از جیب درمیآوری و پیامهایت را چک میکنی. در سینمای ایران ساختن چنین فیلمهای بیاثری سابقهای طولانی دارد. فیلمهایی که مشخص نیست برای چه ساختهشدهاند.
کاربران در شبکههای اجتماعی درباره فیلم چه گفته اند:
*شهرزاد (@yara1358) در توییتر میگه: کار کثیف از بدترین فیلمهایی بود که این سه روز دیدم. فیلمی بدون فیلمنامه با دیالوگهای سطحی و بی محتوا. یه فیلمهایی خیلی بهتره که تو کمد بمونن و کلیدش گم شه و هیچوقت هم پیدا نشه.
*سروناز (@3arvoz) در توییتر اینطور گفته: کار کثیف به نظرم یه فیلم معقول بود، ولی طولانی، بازیهای خوب و معقولیام داشت و موضوعی که من یه ساله باهاش درگیرم و یکی ز بهترینامو به خاطرش از دست دادم.
نظر نگارنده:
بی اعتنایی مخاطبان به نقد و نظر منتقدان عمدتا قدیمی سینما در نوآر دانستن و فرهیخته خواندن فیلمی همچون کار کثیف از آن دست اتفاقات خوش یمنی است که باید آن را به فال نیک گرفت. آویزان شدن از عبارات فریبندهای، چون سینمای اجتماعی و ادعای حل مشکلات اجتماع با ساخت یک فیلم سینمایی را داشتن، از آن دست رویکردهایی است که فیلمساز به راحتی میتواند نابلدی خود را پشت عباراتی از این دست پنهان نماید.
واقعیت این است که برای حل مشکلات اجتماع احتیاج چندانی به مقوله پیچیدهای، چون فیلمسازی نیست. نوشتن یک مقاله تاثیرگذار و یا ترتیب دادن یک مصاحبه تلویزیونی درباره موضوع مورد بحث، تاثیری به مراتب بیشتر از ساخت یک فیلم سینمایی خواهد داشت. اما وقتی صحبت از سینما و جذب مخاطب به سمت سالنهای اکران فیلم میکنیم، چارهای جز شناخت تکنیکهای داستانگویی و شخصیت پردازی نداریم. شاید بعد از رعایت اصول داستانگویی بتوانیم حرفهای مهمی را هم که قصد بیان آن را داریم در قالب درام نمایشی بازگو نماییم.
امتیاز:
1 از 5
اینجا هیچ درختی وجود ندارد جز چند تکه چوب که بر هم سوار شده، اما خرسهای قهوهای بیاعتنا به این تکههای چوب هر کدام در گوشهای با موهای گره خورده لم دادهاند. یکی ازخرسها با بیحالی تنش را به نردههای انتهای قفس میچسباند تا شاخهی درخت بیرون قفس را بگیرد، فعال حیات وحشی که همراهش هستم با صدایی مملو از ناراحتی میگوید این حیوان عطش آن درخت و بالا رفتن از آن را دارد، برای همین دست دراز میکند تا آن را بگیرد.
هفتههای گذشته فیلمی از حرکت دورانی حیوانات در بعضی از باغ وحشهای کشور منتشر شد که نشان از یک بیماری روانی در آنها بود، به همین دلیل خبرنگار انصاف نیوز همراه با فلور خواجویی فعال حیات وحش به باغ وحش پارک ارم رفتند تا وضعیت حیوانات و شرایط نگهداری آنها را بررسی کنند و همچنین با علی کشمیری فعال محیط زیست به گفتگو پرداخت که در ادامه میخوانید.
حیوانات باغ وحش دیگر وحشی نیستند
صبح یک روز بهاری است، اما اغلب حیوانات ساکت و آرام در گوشهای از قفس لم دادهاند، با وجود آنکه جلوی قفس میمونها، بازدید کنندگان در حال حرف زدن و حرکات نمایشی هستند، اما این حیوانات بیتفاوت در گوشهای کز کردهاند و فقط به آمد و رفت مردم نگاه میکنند، حتی در زمان حضور ما یک بار هم از وسایل بازی قفس استفاده نکردند. فعال حیات وحش به موهای به هم چسبیده و پشت زخم چند میمون اشاره میکند و میگوید: «میمونها در زیستگاه خودشان آنقدر تمیز هستند که گاهی موهایشان برق میزند، اما حالا…
ضمن آنکه میمونها فوق العاده اجتماعی هستند، اما حالا واکنش خاصی به مراجعه کنندگان نشان نمیدهند.»
کمی جلوتر قفس بزهای کوهی را میبینیم، حیواناتی که صخره نوردهای خوبی هستند، اما در قفسشان تنها یک زمین خاکی با تکه سنگ کوتاهی دیده میشود. خواجوی تاکید میکند که قفس برای این بزها بسیار کوچک است، زیرا با یک جهش خود از این سر قفس به ته آن میرسند و اشاره میکند روی زمین هیچ گیاهی وجود ندارد و سراسر خاک است.
به قفس کانگوروها میرسیم، موجوداتی که 54 کیلومتر در ساعت حرکت میکنند، اما قفسی که برای آنها تعبیه شده این نیاز آنها را برطرف نمیکند. خواجویی میگوید حتی بچه کانگوروها هم با دو پرش به انتهای قفس میرسند.
در میان راه گوزنهای زرد ایرانی را میبینیم، گوزنهایی که در حال انقراض هستند و به تازگی در این باغ وحش تولهای به دنیا آمده، ولی حتی از فاصلهی دور هم مشخص است که بعضی از این حیوانات درگیر یک بیماری پوستی هستند، فعال حیات وحش به توله گوزنی که در حال بازی است اشاره میکند و میگوید: «در اثر سیل اخیر سایت تکثیر و پرورش گوزن زرد ایرانی در خوزستان نابود شد و اداره کل محیط زیست آنجا اصلا نمیداند چند گوزن آنجا بوده که حالا بخواهد آمار دهد، اما حدودا دویست گوزن وجود داشته که حالا نابود شدند. از گوزن زرد ایرانی اینها دو تا توله گرفتند که تولهی نر اصلا به درد باغ وحشها نمیخورد.»
حتی شترهای دو کوهانه هم پوست تنشان همچون گوزنهای زرد ایرانی بنظر دچار بیماری پوستی است و تکههایی از گوشت قرمز تنشان نمایان است.
از کنار قفس کوچکی میگذریم که روی تابلو اعلانات نوشته «ببر سیبری» در این فقس دو ببر زندگی میکنند، یکی زیر سایه با بدنی لاغر لم داده و دیگری که سفید رنگ است و مدام دور تا دور قفس را چرخ میزند، خواجویی میگوید: «رنگ سفید این حیوان به دلیل جفتگیری با خانوادهی خود است و نگهداری آن در باغ وحش به دلیل مشکلات ژنتیکی که دارند ممنوع است، ضمن اینکه قفس برای این حیوانات انقدر کوچک است که دچار بیماری روانی شدند، مثل همین حیوان که در این یک دقیقه چندین بار در قفس دور زد.»
بعد از آن وارد تونلی میشویم که مخصوص نگه داشتن خزندگان است، تونلی که هیچ راه نفوذ برای تابش نور خورشید در آن نیست و این موضوع باعث شده تا سوسمار خاردم بین النهرینی که زیستگاهاش مناطق گرم و خشک است، رنگ خود را از دست بدهد.
این فعال حیات وحش بعد از بازدید از شرایط حیوانات باغ وحش میگوید: «حیوانات در باغ وحشهای دیگر دنیا از پشت شیشه واکنش نشان میدهند و غرش میکنند، ولی امروز ببر در یک متری ما بود و بی تفاوت از کنار ما عبور کرد.»
علی کشمیری: نظارت سازمان محیط زیست کجاست؟
علی کشمیری در مورد شرایط نگهداری حیوانات در باغ وحشهای کشور به خبرنگار انصاف نیوز گفت: «تنها مرجع حاکمیتی که روی باغ وحشها، باغ پرندگان، مراکز نگهداری و تمام مواردی از این دست نظارت دارد، سازمان محیط زیست است. در سایتشان که وارد شوید 53 ردیف مراکز مجاز نگهداری و باغ وحشها را آوردهاند که بعضی از مراکز در بخشهای مختلف ایران در آن لیست وجود ندارد.
وقتی به سازمان محیط زیست میگویم این 53 ردیف تخلف دارند و یا به خوبی اداره نمیشوند میگویند شکایتی به ما نرسیده است و باید شکایتی به ما برسد تا آن را پیگیری کنیم در حالی که طبق دستورالعمل خودشان، موظف هستند هر ماه کارشناسان حیاط وحش در ادارات کل تمام شهرها به صورت سر زده و کاملا تصادفی به مراکز سر بزنند.
اما این مسایل را چرا نمیبینند، موضوعی است که باید به آن جواب دهند؛ معاون سازمان چندی پیش عنوان کرد که گزارش تخلفی به ما نرسیده و چیزی ثبت نکردیم، ولی زمانی که به آنها اطلاع میدهیم مثل باغ وحش مشهد که اعلام کردیم در طول یک سال هشت قلاده ببر تلف شدند ابتدا گفتند این یک دروغ است و کذب است و بعد گفتند به قصد تشویش اذهان عمومی شما این کار را کردید تا اینکه ما پوست این حیوانات و جمجمهی ببر را رسانهای کردیم و این اتفاق منجر به این شد که یک ماه باغ وحش را تعطیل کردند.
سوال من اینجاست که نظارت خودشان در این زمان کجا بوده؟ سازمان محیط زیست یک دستورالعملی در سایت دارد در مورد ایجاد و نگهداری باغ وحشها و مراکز نگهداری حیوانات؛ در ماده 12 ام این دستورالعمل آمده که محل نگهداری حیوانات باید به گونهای باشد که حداقل یک متر بین انسان و حیوان فاصله باشد تا نه حیوانات به انسان آسیب بزنند و نه انسان به حیوانات، حال این حایل نرده، شیشه و هر چیز دیگر میتواند باشد.
اما در باغ وحش صفادشت کرج مارهای عظیم الجثه را به گردن مردم میاندازند تا مردم با آنها عکس بگیرند و عملا با این کار مردم را جذب میکنند. این یک تخلف آشکار است و امکان انتقال بیماری حیوان به انسان و انسان به حیوان بسیار وجود دارد، حتی حیواناتی که بومی نیستند ممکن است بیماریهایشان شناخته شده نباشد، ولی دامپزشکی هیچ دخالتی نمیکند تا جلوی آن را بگیرد. باغ وحش یک بنگاه اقتصادی است و به دنبال منافع خود هستند و وقتی نظارت نباشد به هرکاری تن میدهند.
.: Weblog Themes By Pichak :.