سفارش تبلیغ
صبا ویژن

هزینه‌های اخلاقی زیستن!


 

  • هزینه‌های اخلاقی زیستن!

    «تابناک باتو» ـ اخلاقی زیستن کمابیش هزینه‌هایی دارد، ولی آیا فایده‌ای هم از این اخلاقی زیستن حاصل می‌آید تا آنکه عقلانیت و اخلاقیت، با همدیگر عجین بشوند؟ نمی‌خواهیم متوسل بشویم به اینکه زندگی پس از مرگ وجود دارد و نمی‌خواهیم بگوییم "حُسن اخلاقی زیستن را به این بگیریم که عوضش در زندگی اخروی و پس از مرگ پاداش بی نهایت حاصل خواهد آمد.
    حالا می‌خواهیم ببینیم آیا با صرف نظر از این پیش فرض ها، باز هم می‌توانیم راهی در پیش بگیریم که معین کند اخلاقی زیستن، فایده اش از هزینه اش بیشتر است. به عبارت دیگر عقلانی باشد که اخلاقی زندگی کنیم.

    چهار تا راهکار برای این سوال پیشنهاد شده که هر یک برای خودش پیش فرض‌هایی دارد و لزومی ندارد که فرد، هر 4 تا راه را بپذیرد. همین که یکی از راه‌ها را بپذیرد کفایت می‌کند. هر یک از این 4 تا راه، برای خودش ورژن‌های مختلفی دارد و بنابراین در ظاهر، 4 تا راه هستند، ولی با دقت نظر معلوم می‌شود، بیش از این 4 تا هستند.

    راه اول: ما با اخلاقی زیستن، در همین زندگی جسمانی، منافع اجتماعی فردی می‌بریم (یعنی منافعی که از طریق زندگی اجتماعی حاصل می‌گردند و منافعش فقط اختصاص به خود من دارد) این منافع، 7 تا هستند: سعادت، شهرت، قدرت، احترام، آبرو، محبوبیت و علم آکادمیک. این‌ها همه در زندگی اجتماعی حاصل می‌آیند و به خودِ شخص اختصاص می‌یابند خواه یکی از آن‌ها خواه بیشتر.

    گروهی می‌گویند ما از طریق اخلاقی زیستن، به یک یا دو یا سه و ... از این هفت تا می‌رسیم. مثال: اگر من در کسب و کاری که دارم، کم فروشی نکنم، گران فروشی نکنم، احتکار، اختلاس، دزدی، رشوه خواری، تقلب، کلاهبرداری و ... نکنم، آیا قبول دارید که اگر من اینجوری رفتار کنم، یک محبوبیتی پیش مشتریانم به دست می‌آورم؟ احترامی کسب می‌کنم؟ آبرویی برایم حاصل می‌آید؟ خب، هم? این‌ها سود اجتماعی فردی حاصل آوردند. این‌ها را فاید? اخلاقی زیستن به شمار بیاوریم و برای حصولشان، راهی جز اخلاقی زیستن وجود ندارد.

    به نظر می‌رسد این راهکار مورد قبول نیست و دو تا نقد می‌شود برآن وارد کرد:
    الف- نقد اول: درست است در مثالی که زدید، آن فرد آبرو و احترامی به دست آورد، ولی آیا درآمد و ثروت همین فرد به انداز? کسی که اخلاقی عمل نمی‌کند هست یا نیست؟ کسی که اخلاقی عمل نمی‌کند، ثروتش 100 برابر بیشتر از این فرد هست. اگر من کسی باشم که برای "ثروت"، مقامی بالاتر از احترام و آبرو و محبوبیت قائل باشم، درآنصورت من که سودی نبرده ام من در برابر کسی که اخلاقی عمل نمی‌کند، قدرت سیاسی بیشتری به دست نمی‌آورم؛ در نردبان سیاست هرچه اخلاق را بیشتر زیر پا بگذاری، قدرت بالاتر و بیشتری به دست می‌آوری. خب من بازنده هستم نه برنده.

    در این راهکاری که شما گفتید، بیان و اشاره کردید به اینکه آن فردی که اخلاقی عمل می‌کند، چه چیز‌هایی به دست می‌آورد، ولی به چیز‌هایی که از دست می‌دهد اشاره‌ای نکردید. اگر کسانی باشند که آن مواردی که از راه اخلاقی زیستن به دست می‌آیند برایشان به انداز? چیز‌هایی که از دست می‌دهند، ارزش نداشته باشد، آن وقت باید بگوییم که روی هم رفته زیان کرده و نه سود.

    ب- نقد دوم: تا وقتی که اخلاقی زیستن حاکم باشد، درخصوص مثال‌هایی که زدید درست هست که تنها هزینه اش این بود که ثروت بیشتری حاصل نمی‌آید، ولی محبوبیت، شهرت، آبرو و احترام به دست می‌آید این‌ها فقط در زندگی آرام و بی دغدغه هستند، ولی اخلاقی زیستن به این کم خرجی‌ها هم نیست و اگر بخواهیم اخلاقی زندگی کنیم، گاهی باید در برابر قدرت سیاسی بایستیم و آن وقت هست که فقط ثروت یا قدرت را از دست نمی‌دهیم بلکه حتی ممکن است جان مان را هم از دست بدهیم و زندان بیفتیم و شکنجه بشویم و متحمل آزار روحی و جسمی هم بشویم. خیلی وقت‌ها باید با ستمگران دربیفتید و اگر کسی بخواهد بخاطر اخلاقی زیستن، از حقوق مظلومین دفاع کند، آن موقع هزینه‌های اخلاقی زیستن آنقدر بالا می‌رود که اصلا نمی‌شود به راحتی گفت که بجایش احترام به دست آورده اید.

    به ویژه که در دنیای جدید و مدرن دو پدیده به وجود آمده که هزینه‌های اخلاقی زیستن را خیلی بالاتر برده که عبارتند از:
    1- پیدایش حکومت‌های توتالیتر که بر هم? جوانب زندگی شهروندان چنگ می‌اندازند مثل حکومت هیتلر، استالین، پول پت، صدام و. اگر شما ذره‌ای سودای اخلاقی بودن داشته باشی، باید با این حکومت‌ها دربیفتی که خطر از دست دادن جان هم هست و آزادی و امنیت انسان به خطر می‌افتد.

    2- سرمایه داری: پدید? سرمایه داری یک نوع بی رحمی عجیبی از قِبَل سرمایه داران به انسان‌ها تحمیل می‌کند. شکی نیست که سرمایه داری منافعی دارد، ولی مضار و خساراتی بزرگ هم بر بشر وارد می‌کند.

    مصطفی ملکیان